وجود مجموعهاي از اطلاعات گرافيكي و توصيفي امكان انجام انواع تحليلها و برنامهريزيها را با دقت و سرعت بالايي براي مديران، برنامهريزان، طراحان، مجريان و سياستگذاران فراهم ميكند.
فضاي سبز شهري و پارك
اصولا موضوع طراحي محيط زيست در مجموعه مباحث شهري عمدتا معطوف به فضاهاي سبز شهري ميشود. از ديدگاه شهرسازي، فضاي سبز شهري عبارت است از بخشي از سيماي شهر كه از انواع گياهان تشكيل يافته است در صورتي كه اگر به فضاهاي آزاد شهري كه متضاد فضاهاي انسان ساخت يا ساخت فيزيكي شهر هستند بپردازيم، در اين صورت فضاهاي بالقوه براي توسعه فضاي سبز شهري نيز مطرح ميشوند.
از ديدگاه زيست محيطي، فضاي سبز شهري عبارت است از فضايي نسبتا وسيع، متشكل از گياهان، با ساختي شبه جنگلي و برخوردار از بازدهي زيست محيطي، اكولوژيك معين و درخور شرايط زيست محيطي حاكم بر شهر. آخرين دستهبندي ارايه شده براي فضاهاي باز شهري عبارت است از پاركهاي شهري، كمربندهاي سبز، باغات، گردشگاهها، پاركهاي جنگلي و باغهاي گياهشناسي، پاركهاي شهري خود به مقياسهاي زير دستهبندي ميشوند: مقياس همسايگي، محلهاي، ناحيهاي، منطقه، حوزه، شهر و آن چه پارك خطي يا بولوارها محسوب ميشوند.
با توجه به تقسيمبندي فوق، استانداردهايي نيز براي مساحت پاركها، فواصل پاركها و دسترسيها در ارتباط با جميعت نواحي، سرانه فضاي سبز شهري و اطلاعات توصيفي ديگر معين شده است. تاكيد بر عوارض گوناگون در قالب لايههاي طبقهبندي شده و اهميت به ضوابط زيست محيطي و حداكثر بهرهگيري از امكانات منطقه و بررسي و تحليل محدوديتها، از مشخصههاي بارز اين نوشتار است.
مفهوم سرانه فضاي سبز شهري
روش پيشنهادي براي تعيين سرانه فضاي سبز، عمدتا به منظور تعيين سرانه فضاهاي سبز خاص گذران اوقات فراغت، يعني پاركها و گردشگاههاي سبز شهري، طراحي شده است و ساير فضاهاي سبز عمومي مانند فضاي سبز ميدانها، شبكه راهها، لچكيها و جز اينها را در برنميگيرد؛ زيرا در يك محيط شهري هر يك از عناصر سبز بايد متناسب با عملكردي كه بر عهده گرفتهاند، ارزيابي شوند.
براي مثال، هر چند ممكن است فضاي سبز متعلق به شبكه راهها آثار اكولوژيكي زيست محيطي داشته باشد، ولي عملكرد اصلي آن با شبكه و جريان ترافيك ارتباط مييابد و از همين لحاظ ساير اثرات آن از اهميت كمتري برخوردار است. بنابراين، براي عناصر سبز شهري نيز همانند ساير كاربريهاي شهري بايد هويت مستقلي در نظر گرفت.
روش پيشنهادي براي محاسبه سرانه فضاي سبز
براي محاسبه فضاي سبز درون شهري براي شهرهاي ايران چهار پارامتر زير استفاده شده است:
1. متوسط مساحت مورد نياز براي رشد سالم يك درخت
2. ويژگيهاي اقليم محلي
3. كيفيت محيط زيست
4. تراكم نفر يا اتاق در واحدهاي مسكوني
طبق نظر الكساندر (1986)، حد مطلوب احداث پاركها محلي از محل سكونت ميبايست زماني را حول 3 دقيقه به خود اختصاص دهد. وي معتقد است كه زمان 3 دقيقه مدت مطلوبي است كه هر كدام از ساكنان منزل براي دستيابي به پارك و مرتفع ساختن نياز تفريحي خويش طي ميكنند. در تهران، نظر الكساندر با توجه به بافت فرهنگي، مسائل اقتصادي، نوع شهرسازي و مسائل تراكمهاي مسكوني در شهر، دور از ذهن و غير عملي است. ولي با توجه به مراجع مختلف، نظر كارشناسان و اساتيد و آخرين آمار و استانداردهاي شهري تهيه شده رقم 800 متر به عنوان شعاع عملكرد هر پارك محلهاي در نظر گرفته شده است؛ مسافتي كه با توجه به نظرسنجيهاي مختلف نسبتا براي ساكنان تهران حد مطلوب براي دسترسي به پاركهاي محلهاي و رفع تقاضاي تفرجي آنان محسوب ميشود.
بر اساس الگوي پيشنهادي براي احداث پاركهاي منطقهاي، ناحيهاي و محلي و بر اساس شعاع عملكرد هر يك از پاركها به تفكيك و با توجه به الگوهاي تراكم و تقاضاي تفرجي و قابليت اراضي به منظور تغيير كاربري به پاركهاي شهري مدل مكانيابي شده پاركهاي محلي به دست آمده است كه در آن تمامي نقشههاي موضوعي شهر و طبيعي و پارامترهاي مختلف از قبيل معيارها و استانداردهاي شهري لحاظ شده است.
پس از مكانيابي پاركهاي محلهاي، مرحله بعدي بحث مشخصهيابي پاركهاي محلي است كه در بين نقشههاي موضوعي شهري ارايه شده و نقشه كاربريهاي شهري نيز موجود است كه اساس دستيابي به مشخصهيابي پاركهاي محلهاي مكانيابي شده است.
بديهي است خصوصيات و طبقهبندي هر محلي از شهر بر اساس نوع كاربريهاي غالب موجود در آن با يكديگر متفاوتند بر اساس همين تفاوتهاست كه ميبايست پاركهاي محلي را طراحي و احداث كرد. به طور مثال در مكاني كه بافت غالب آن تجاري سات نوع طراحي پارك با توجه به خصوصيات محل و نوع استفاده كنندگان آن مشخص ميشود.
در اين مكانيابي علاوه بر مشخصهيابي پارك هاي محلهاي، مدارس موجود و كاربريهايي از قبيل بيمارستانها، مراكز اداري و جزاينها كه هر يك بر اساس نوع كاربران و ساكنان منطقه نيازهاي خاص خويش را دارند تعريف شدهاند تا در طراحي پاركهاي محلهاي تامين نياز آنان نيز در نظر گرفته شود.
پس از مشخصه يابي پاركهاي محلهاي به مساحتيابي پاركهاي مكانيابي شده پرداخته شده است براي مساحتيابي پاركهاي محلهاي به نقشههاي موضوعي از قبيل الگوي تراكم و طبقهبندي ميزان تقاضاي تفرجگاهي نياز است كه با استفاده از دادههاي فوق و معيارهاي عنوان شده و بر اساس قابليتهاي تحليلگر محيط GIS پاركهاي محلهاي مكانيابي شده به 4 دسته تقسيمبندي شده است. هر يك از دستهبنديها نيز معرف حداقل مساحتي است كه پارك محلي براي تامين نياز تفرجي پيرامون خويش ميبايست دارا باشد.
با توجه به مطالب عنوان شده ميتوان گفت در راستاي تشكيل مدل تحليلي در محيط GIS چهار مرحله مشخص ميشوند : طبقهبندي پاركها، مكانيابي پاركهاي محلهاي، مشخصهيابي پاركهاي محلهاي و مساحتيابي پاركهاي محلهاي.
مهمترين پيام اين نوشتار جدا از سير روند برنامهريزي و مكانيابي پاركهاي شهري معرفي ابزارهاي ضروري در حيطه منظرسازي نوين شهري است. شكي نيست كه در قرن حاضر طراح و برنامهريز شهري بودن اين ابزار فاقد طرح و برنامه است. زماني كه فلسفه «گايا» بر ضرورت احترام انسان به طبيعت و تلفيق آن با تمامي لحظات زندگي خويش تاكيد ميورزيد، كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه شهرسازان به منظور ادغام هر چه بيشتر مظاهر انسان ساخت شهري با عناصر طبيعت _ در قالب طراحي و معماري چشمانداز شهري _ گام بردارند زماني كه «يان مك هارگ» در نظريه خويش با عنوان طراحي با طبيعت بر ضرورت لايهبندي عوارض طبيعي و تحليل و ادغام آنها بر اساس قوانين طبيعت تاكيد ميورزيد كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه سيستمهاي رقومي ساز بيشماري براي تحليل و مدلسازي مكاني اطلاعات زمين مرجع با عنوان كلي سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي تهيه شوند. اكنون نه تنها شهرسازان بلكه همگان پيشبيني ميكنند كه شهرسازي در محيطهاي رقومي با تلفيق عوارض تحليل شده در سيستمهاي تحليلگر كامپيوتري با مدلهاي شبيهسازي شده بصري در سيستمهاي مجازيساز تعامل ميكنند.
به نقل : پایگاه اطلاعرسانی شهرسازی و معماری
فضاي سبز شهري و پارك
اصولا موضوع طراحي محيط زيست در مجموعه مباحث شهري عمدتا معطوف به فضاهاي سبز شهري ميشود. از ديدگاه شهرسازي، فضاي سبز شهري عبارت است از بخشي از سيماي شهر كه از انواع گياهان تشكيل يافته است در صورتي كه اگر به فضاهاي آزاد شهري كه متضاد فضاهاي انسان ساخت يا ساخت فيزيكي شهر هستند بپردازيم، در اين صورت فضاهاي بالقوه براي توسعه فضاي سبز شهري نيز مطرح ميشوند.
از ديدگاه زيست محيطي، فضاي سبز شهري عبارت است از فضايي نسبتا وسيع، متشكل از گياهان، با ساختي شبه جنگلي و برخوردار از بازدهي زيست محيطي، اكولوژيك معين و درخور شرايط زيست محيطي حاكم بر شهر. آخرين دستهبندي ارايه شده براي فضاهاي باز شهري عبارت است از پاركهاي شهري، كمربندهاي سبز، باغات، گردشگاهها، پاركهاي جنگلي و باغهاي گياهشناسي، پاركهاي شهري خود به مقياسهاي زير دستهبندي ميشوند: مقياس همسايگي، محلهاي، ناحيهاي، منطقه، حوزه، شهر و آن چه پارك خطي يا بولوارها محسوب ميشوند.
با توجه به تقسيمبندي فوق، استانداردهايي نيز براي مساحت پاركها، فواصل پاركها و دسترسيها در ارتباط با جميعت نواحي، سرانه فضاي سبز شهري و اطلاعات توصيفي ديگر معين شده است. تاكيد بر عوارض گوناگون در قالب لايههاي طبقهبندي شده و اهميت به ضوابط زيست محيطي و حداكثر بهرهگيري از امكانات منطقه و بررسي و تحليل محدوديتها، از مشخصههاي بارز اين نوشتار است.
مفهوم سرانه فضاي سبز شهري
روش پيشنهادي براي تعيين سرانه فضاي سبز، عمدتا به منظور تعيين سرانه فضاهاي سبز خاص گذران اوقات فراغت، يعني پاركها و گردشگاههاي سبز شهري، طراحي شده است و ساير فضاهاي سبز عمومي مانند فضاي سبز ميدانها، شبكه راهها، لچكيها و جز اينها را در برنميگيرد؛ زيرا در يك محيط شهري هر يك از عناصر سبز بايد متناسب با عملكردي كه بر عهده گرفتهاند، ارزيابي شوند.
براي مثال، هر چند ممكن است فضاي سبز متعلق به شبكه راهها آثار اكولوژيكي زيست محيطي داشته باشد، ولي عملكرد اصلي آن با شبكه و جريان ترافيك ارتباط مييابد و از همين لحاظ ساير اثرات آن از اهميت كمتري برخوردار است. بنابراين، براي عناصر سبز شهري نيز همانند ساير كاربريهاي شهري بايد هويت مستقلي در نظر گرفت.
روش پيشنهادي براي محاسبه سرانه فضاي سبز
براي محاسبه فضاي سبز درون شهري براي شهرهاي ايران چهار پارامتر زير استفاده شده است:
1. متوسط مساحت مورد نياز براي رشد سالم يك درخت
2. ويژگيهاي اقليم محلي
3. كيفيت محيط زيست
4. تراكم نفر يا اتاق در واحدهاي مسكوني
طبق نظر الكساندر (1986)، حد مطلوب احداث پاركها محلي از محل سكونت ميبايست زماني را حول 3 دقيقه به خود اختصاص دهد. وي معتقد است كه زمان 3 دقيقه مدت مطلوبي است كه هر كدام از ساكنان منزل براي دستيابي به پارك و مرتفع ساختن نياز تفريحي خويش طي ميكنند. در تهران، نظر الكساندر با توجه به بافت فرهنگي، مسائل اقتصادي، نوع شهرسازي و مسائل تراكمهاي مسكوني در شهر، دور از ذهن و غير عملي است. ولي با توجه به مراجع مختلف، نظر كارشناسان و اساتيد و آخرين آمار و استانداردهاي شهري تهيه شده رقم 800 متر به عنوان شعاع عملكرد هر پارك محلهاي در نظر گرفته شده است؛ مسافتي كه با توجه به نظرسنجيهاي مختلف نسبتا براي ساكنان تهران حد مطلوب براي دسترسي به پاركهاي محلهاي و رفع تقاضاي تفرجي آنان محسوب ميشود.
بر اساس الگوي پيشنهادي براي احداث پاركهاي منطقهاي، ناحيهاي و محلي و بر اساس شعاع عملكرد هر يك از پاركها به تفكيك و با توجه به الگوهاي تراكم و تقاضاي تفرجي و قابليت اراضي به منظور تغيير كاربري به پاركهاي شهري مدل مكانيابي شده پاركهاي محلي به دست آمده است كه در آن تمامي نقشههاي موضوعي شهر و طبيعي و پارامترهاي مختلف از قبيل معيارها و استانداردهاي شهري لحاظ شده است.
پس از مكانيابي پاركهاي محلهاي، مرحله بعدي بحث مشخصهيابي پاركهاي محلي است كه در بين نقشههاي موضوعي شهري ارايه شده و نقشه كاربريهاي شهري نيز موجود است كه اساس دستيابي به مشخصهيابي پاركهاي محلهاي مكانيابي شده است.
بديهي است خصوصيات و طبقهبندي هر محلي از شهر بر اساس نوع كاربريهاي غالب موجود در آن با يكديگر متفاوتند بر اساس همين تفاوتهاست كه ميبايست پاركهاي محلي را طراحي و احداث كرد. به طور مثال در مكاني كه بافت غالب آن تجاري سات نوع طراحي پارك با توجه به خصوصيات محل و نوع استفاده كنندگان آن مشخص ميشود.
در اين مكانيابي علاوه بر مشخصهيابي پارك هاي محلهاي، مدارس موجود و كاربريهايي از قبيل بيمارستانها، مراكز اداري و جزاينها كه هر يك بر اساس نوع كاربران و ساكنان منطقه نيازهاي خاص خويش را دارند تعريف شدهاند تا در طراحي پاركهاي محلهاي تامين نياز آنان نيز در نظر گرفته شود.
پس از مشخصه يابي پاركهاي محلهاي به مساحتيابي پاركهاي مكانيابي شده پرداخته شده است براي مساحتيابي پاركهاي محلهاي به نقشههاي موضوعي از قبيل الگوي تراكم و طبقهبندي ميزان تقاضاي تفرجگاهي نياز است كه با استفاده از دادههاي فوق و معيارهاي عنوان شده و بر اساس قابليتهاي تحليلگر محيط GIS پاركهاي محلهاي مكانيابي شده به 4 دسته تقسيمبندي شده است. هر يك از دستهبنديها نيز معرف حداقل مساحتي است كه پارك محلي براي تامين نياز تفرجي پيرامون خويش ميبايست دارا باشد.
با توجه به مطالب عنوان شده ميتوان گفت در راستاي تشكيل مدل تحليلي در محيط GIS چهار مرحله مشخص ميشوند : طبقهبندي پاركها، مكانيابي پاركهاي محلهاي، مشخصهيابي پاركهاي محلهاي و مساحتيابي پاركهاي محلهاي.
مهمترين پيام اين نوشتار جدا از سير روند برنامهريزي و مكانيابي پاركهاي شهري معرفي ابزارهاي ضروري در حيطه منظرسازي نوين شهري است. شكي نيست كه در قرن حاضر طراح و برنامهريز شهري بودن اين ابزار فاقد طرح و برنامه است. زماني كه فلسفه «گايا» بر ضرورت احترام انسان به طبيعت و تلفيق آن با تمامي لحظات زندگي خويش تاكيد ميورزيد، كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه شهرسازان به منظور ادغام هر چه بيشتر مظاهر انسان ساخت شهري با عناصر طبيعت _ در قالب طراحي و معماري چشمانداز شهري _ گام بردارند زماني كه «يان مك هارگ» در نظريه خويش با عنوان طراحي با طبيعت بر ضرورت لايهبندي عوارض طبيعي و تحليل و ادغام آنها بر اساس قوانين طبيعت تاكيد ميورزيد كمتر كسي پيشبيني ميكرد كه سيستمهاي رقومي ساز بيشماري براي تحليل و مدلسازي مكاني اطلاعات زمين مرجع با عنوان كلي سيستمهاي اطلاعات جغرافيايي تهيه شوند. اكنون نه تنها شهرسازان بلكه همگان پيشبيني ميكنند كه شهرسازي در محيطهاي رقومي با تلفيق عوارض تحليل شده در سيستمهاي تحليلگر كامپيوتري با مدلهاي شبيهسازي شده بصري در سيستمهاي مجازيساز تعامل ميكنند.
به نقل : پایگاه اطلاعرسانی شهرسازی و معماری